جدول جو
جدول جو

معنی کشت و کار - جستجوی لغت در جدول جو

کشت و کار(کِ تُ)
کشت. زرع. فلاحت. حراثت. کشت و برز. (یادداشت مؤلف) : چون هفت سال سپری شدخدای تعالی باران فرستاد و چشمه ها و کاریزها آب گرفت و از زمین نبات برست و درختان برآمد و بار داد و کشت و کار جهان راست بایستاد. (ترجمه طبری بلعمی).
بکاریم دانه گه کشت و کار
سپاریم کشته به پروردگار.
نظامی.
چو در کشت و کار جهان بنگریم
همه ده کشاورز یکدیگریم.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کشت کار
تصویر کشت کار
کشتزار، مزرعه، کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، برزه گر، گیاه کار، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هشت و چار
تصویر هشت و چار
دوازده، کنایه از دوازده امام
فرهنگ فارسی عمید
(کُ تُ کُ)
کشتن بسیار. خونریزی. آدم کشی. قتل نفس. جنگ. مقاتله. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کَ سُ)
کس کار. خویشان و بستگان و ملازمان و کسانی که در زندگی شخص وارداندو به نحوی به شخص و زندگیش علاقه دارند. (فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده). رجوع به کس و ترکیبات آن شود
لغت نامه دهخدا
(هََ تُ)
دوازده امام. (یادداشت به خط مؤلف) :
خداوندا به حق هشت وچارت
ز مو بگذر شتر دیدی ندیدی.
باباطاهر
لغت نامه دهخدا
(کِ تُ)
کاشتن وزادن. نطفه و تخم افکندن و نتاج آوردن:
مرا کشت و زادیست در طینت دل
که حاجت به حوا و آدم ندارم.
خاقانی.
کشت و زاد از پی بیشی غلامانش کنند
چار مادرکه در این نه پدر آمیخته اند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از کرد و کار
تصویر کرد و کار
عمل رفتار: (آهو با حالتی که نشانه عصبانیتش از کرد و کار شوهر بود چفت در را انداخت و دوستانه بهما پر خاش کرد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کس و کار
تصویر کس و کار
خویشان و بستگان و ملازمان شخص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کس و کار
تصویر کس و کار
((کَ سُ))
قوم و خویش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
سوداگری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
عملٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
Business
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
affaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
biznes
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
ธุรกิจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
negócio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
Geschäft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
کاروبار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
ব্যবসা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
biashara
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
бизнес
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
事業
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
生意
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
עסקים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
bisnis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
व्यवसाय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
bedrijf
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
affari
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
negocio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
бізнес
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
사업
دیکشنری فارسی به کره ای